دوهمی6


من و دوستان تنیس

همه چی میزارم

دورهمی قسمت6

انی-ایجی لهش کن.

-ممنون از طرفداریت انی خانم.

انی-خواهش میکنم.

ترسا-رو نیست والا.

سایو-سنگه پای قزوینه.

ایجی مگه ولم میکرد به ارمی نگاه کردم انگار خوشش نیومده که ایجی بقلم کنه اخه به من چه؟

-ایجی ولم کن.

چنان با داد گفتم ولم کن که ولم کرد وای قبلنا ایقدر زور نداشته بودا؟

کنار ترسا رفتم که یه پس گردنی بهم زد.

-لواشک شدم ننه.

ترسا-عیب نداره بزگ میشی یادت میره.

-ترسا؟ایشالا همین الان از کسی که متنفری رو ببینی.

ترسا-اوه اوه ترسیدم............................

صدا-چی شده؟

همه به سمت صدا برگشتیم که پسر با موهای شیری رنگ با چشم قهوای و یه دست باند پیچی شده بود ولباس یه تیم تنش بود با تعجب یه من نگاه میکرد تازه یادم افتاد با ضربه ای که ترسا زد افتادم زمین.

پسره-ترسا این دختر چرا این طوری پخش زمین شده؟

ترسا-به تو مربوط نیست.

-ببینید یه رو اومدم سیکاکو داغونم کردید.

ترسا- فعلا سارنا رو تو داغون کردی.

ریونا-عیب نداره به جاش ادم شد.

ترسا اروم گفت-مار ازپونه بدش میاد دم خونش سبز میشه.

-اهان خوردی ترسا خانم

سابی-یادم باشه ریوس رو اذیت نکنم مگر نه اهش یقمو میگیره.

پسره-مگه چی شده؟

-شما کی باشید ؟اصلا تو مگه نباید تو تیمت باشی؟ نکنه کل تیمتو اوردی اینجا اقا خان.؟

همه با نابابری بهم خیره شدن.

-نمیخواین کمکم کنید بلند شم؟

هرداد کمکم کرد بلند شم و سریع لباسم رو تکوندم .

پسره-من کورانوسوکه شیرایی هستم.کاپیتان تیم شین هوجی.راستی گفتی امروز اومدی چرا بعد یک ماه اومدی مدرسه سیکاکو؟

-میخواستم ببینم فضولش کیه که پیدا شد.

تزوکا-خانم ریواس زیاد اعصبانی نشید.

ترسا-یکم نفس بگیر کشتی اون پسره رو.

-طرفداریش میکنی؟

ترسا-کی ؟من؟من ازش خوشم نمیاد اون وقت ازش دفاع کنم؟

شیرایشی-ممنون از حمایتت ترسا.

-خفه قند.

ادمیتا-ریوس به نظرت زیادی تند نمیری؟

-چرا.همین طوره.

شیرایشی اروم گفت-از ترسا بدتر میتوپه.

-بخواطر اینکه میخوام امروز به تو بتوپم مشکل داری؟

ارمی-ریوس اروم باش کشتیش بنده خدارو.

سایو-فعلا که زندش.

ساو-سایو تو دیگه چرا؟

سایو-برای این منم چیزی گفته باشم گفتم.

-اهان. دوکلوم از مادر عروس.

تزوکا با داد گفت-بس کنید دیگه.

بعد به من نگاه کرد و گفت-اصلا عوض نشدی ریواس یکم بزرگ شو دختر عین سه سال پیشی فقط خطرناک تر شدی.

از حرف تزوکا خوشم نیومد ولی از یه طرف راست میگفت.ولی کمی دلخور شدم که جلوی این همه ادم سرم داد زد و تحقیرم کرد.

-باشه من فعلا میرم.خدافظ.

تزوکا با تعجب بهم نگاه کرد فکر کنم فکر میکرد جوابشو میدم ولی کورخوندی هم جواب ابلهان خاموشیست و هم حالتو میگیرم اقای تزوکا.

{از زبان هرداد}

ریواس بدونه اینکه جواب تزوکا رو بده رفت ولی این ارامش قبل طوفانه.

تاکاسان-تزوکا زیادی تند نرفتی؟میدونم ناراحت نشده ولی..........

تزوکا-ولی چی؟

ایجی-خودت که میدونی که تلافی میکنه والان هم ارامش قبل طوفانه.

تزوکا-راست میگی هواسم به این موضوع نبود اوف.

شیرایی-مگه چی کار میکنه؟

-به این چهره ی مظلوم و ناراحتش نگاه نکن وقتی اعصبانی میشه فوران میکنه و میزنه ادمو داغون مینه.

ترسا-چی جوری؟

-خب دقیقا یک سال پیش منو خانوادم به المان رفتیم برادیدن ریواس اگه اشتباه نکنم حالش خیلی بد بود ولی بعد یه هفته خوب شد ولی من تو این یه حفته خیلی اذیتش کردم تا یک رو به رفتنمون به ژاپن مونده بود که ریواس خانم یه سطل بزرگ لجن تو سرم خالی کرد تو عمرم تا حالا چندشم نشده بود ویییی الانم که فکر میکنم چندشم میشه اه اه.راستی تزوکا سهخ سال پیش یادته چه اتفاقی افتاد؟

تزوکا-هرداد بس کن.

شیرایی-پس تزوکا حسابی باید مراقب خودت باشی.

ادمیتا-یعنی براش فرق نداره اون ادم چه سنی داشته باشه؟

-نه براش فرقی نداره.

سایو-پس بگو چرا سر ریوما شیکسته کار ریوس خانم بوده.

شیرایی-بالاخره ریواس یا ریوس؟

ساو-اسمش ریواس روکاکیه که ریوس صداش میکنیم.

ریونا-اینویی تو اونو میشناسی؟

اینویی-اره سه سال پیش اومد تو مدرسه ما اون موقع 9 سالش بود اومده بود تمرین های مارو ببینه که کاپیتان سابق باهاش فامیل از اب دراومد و هم هرداد بود یک ماه مداوم میومد بازی مارو تماشا میکرد.

انی-پس چطور میدیدنش؟

اویشی-اخه اون موقع هم خیلی شیطون بود از دیوار راست بالا میرفت بعد یه هفته خواست با ما تنیس باز کنه ماه هم فکر کردیم چون یه بچس اسون بگیریم ولی ای دل غافل.

سابی و ریوما-مگه چی شد؟

فوجی-اون موقع هم سرو چرخشی رو بلد بود در اصل ضربه ده گانه رو بلد بود.

مومو-ضربه ده گانه؟

کایدو-چی هست؟

ایجی-از سرو چرخشی شروع میشه وبا ضربه انتقام تموم میشه.

ادمیتا-وضربه های بینش؟

تزوکا-اول سرو چرخشی،دوم سرو عجیب وغریب،سوم سرو ساعقه چهارم،سرو طوفان،پنجم ضربه گیج کننده،شیشم ضربه اهن،هفتم ضربه صاعقه،هشتم ضربه نامرئ،نهم ضربه کوبنده و از همه خطر ناکتر ضربه انتقام ولی همه ضربه ها خطر ناکن جز سرو چرخشی وسرو طوفان.

ریونا-یعنی کلا خشنه؟

-نه تا وقتی که توب به پیشونیش نخوره اگه بخوره ضربه ده گانه شروع میشه.

انی-اون وقت وقت عصبانی نیست چیخوری بازی میکنه؟

-خیلی سریع،کمی اعصاب خورد کن،تقلید از کل تنیسورهای جهان حتی شما.

سابی-خوبه قابل تحمله.

انی-کاراته اینا بلده؟

-نه ولی قوی هست بیشتر تو درسا و هنر استعداد خاصی داره و برای خودش یه پا فیلسوفه وهمه درسا رو بلده حتی درس مارو و همچنین بیشتر از نصف زبون دنیارو بلده.

ریونا-اوه اوه.

انی-پس جون ما در امانه خب بهتر نیست بریم خونه؟

شیرایی-ا راست میگی بریم.

صدا-سلام بچه ها.

ریوما-بازم تویاما.

تویاما-کوشیمائه خوبی؟

ریوما-اره.

وزیر لب ادامه داد-اگه تو نباشی بهترم میشم.

-من رفتم خدافظ تا فردا.

همه-خدافظ.

-راستی تزوکا.

تزوکا-بله هرداد؟

-یادت باشه تا یه هفته پیشنهاد بازی با ریواس روقبول نکنی باشه؟

تزوکا-راستی سه روز بعد مدرسه تمرین نداریم به جاش ریواس رو میبریم که 5تا از مدارس تنیس رو نشون بدیم.

انی- میشه منو سابی هم بیایم؟

تزوکا-اره میشه.خانم کنتارو مشکلی که ندارید؟

ادمیتا-نه.

شیرایی-پس منتظرتون هستیم.

تزوکا-باشه.

.بچه ها پراکنده شدن و رفتن خونه هاشون سریع تر برم پیش ریواس که ببینم توچه حالیه.والا من میدونم اعصابش خط خطیه.اوف خسته شدم.

{از زبون ریواس}

از پنجره به بیرون نگاه کردم تزوکا راست میگفت هنوز تو بچهگیام سر میکنم وای یعنی ایقدر بچم باید کمتر کلکل کنم و ضدحال بزنم مگه حالا میشه عادت رو ترک داد؟ترک عادت موجب مرض است. که صدای در زدن اومد.

هرداد-بیام تو؟

-بیا

هرداداومد تو رو تخت دراز کشیدم وهردادبالا سرم نشست و مشغول بازی با موهام شد.

هرداد-ازش ناراحتی؟

-نه.

هرداد-جدی؟

-اره تزوکا درست میگفت من هنوز تو بچگی سر میکنم از حرفش ناراحت که شدم ولی نه زیاد.

هرداد-همیشه منطقی هستی ریواس.

-ممنون.

خاله-بچه ها بیاین پایین.

هرداد-اومدیم.

هرداد رو به من کرد وگفت-تزوکا گفت برای اینکه از دلت دربیاره با دخترا و پسرای تنیس میریم مدارس دیگه رو میبینیم هر رو دوتا مدرسه خوبه؟

-اره بریم پایین انی و سابی هم میان؟

هرداد- اره.

باشوخی منو هرداد ناهارو با خاله خوهرخاله ریچارد خوردیم خیلی مزه داد.

-شب بخیر.

هرداد-از طرف منم شب بخیر.

خاله-شب بخیر بچه ها و ریچارد.

شوهر خاله ریچارد-شب بخیر عزیزان دلم.

-اوق.

همه-ریواس؟

-ببخشید اخه این کلمه هوشمنده خودش یهو میاد.

خاله-اوف برو بخواب دختر جون.

رفتم خوابیدم تو خواب به داداش بزرگم فکر میکردم وفردا اول کدوم مدارس میریم.با این فکر و خبال خوابیدم.

پایان

به نظر شما کدوم مدارس میرن؟اول به کدو مدرسه میرن؟ایا ریواس حال کسی رو میگیره؟ایا ریواس از تزوکا ناراحت نیست؟برادر بزرگه ریواس کیه؟چرا هما یهو رفت ؟فاطی چرا نیومد؟این سوالات را درقسمت بعد ببینید.

اخیش فیشینیگ شد.

 

10 نظر یادتون نره.


نظرات شما عزیزان:

هما
ساعت20:24---23 دی 1394
یه سوال چرا تو لوکس بلاگ وب زدی

هما
ساعت20:23---23 دی 1394
نظر دادن تو لوکس مخصوصا با گوشی سخته

هما
ساعت20:22---23 دی 1394
تا الان چنتا شد

هما
ساعت20:21---23 دی 1394
خدا داند

هما
ساعت20:21---23 دی 1394
نظرا کی پر میشه

هما
ساعت20:20---23 دی 1394
حتما وقتی نظرا پر شد

هما
ساعت20:19---23 دی 1394
رمان کی میاد

هما
ساعت20:18---23 دی 1394
قسمتای بعدی چی میشه @_@

هما
ساعت20:17---23 دی 1394
خیلیییییییی عالی

هما
ساعت22:53---21 دی 1394
خیلی عالی بود واو

سایو فوجی
ساعت20:10---18 دی 1394
لایک
ولی من سال دومی هستمااااا
پاسخ:باشه


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در چهار شنبه 16 دی 1394برچسب:,ساعت 17:31 توسط ریواس روکاکی| |


Power By: LoxBlog.Com